rlo - 9
rlo

آمار سایت

  • افراد آنلاین : 3
  • بازديد امروز : 125
  • بازديد ديروز : 2
  • آي پي امروز : 96
  • آي پي ديروز : 1
  • ورودی امروز گوگل : 3
  • ورودی گوگل دیروز : 0
  • بازديد هفته : 127
  • بازدید ماه : 137
  • بازدید سال : 1,930
  • كل بازديدها : 28,137
  • ای پی شما : 3.139.239.109
  • مرورگر شما : Safari 5.1
  • سیستم عامل :
  • كل کاربران : 0
  • كل مطالب : 91
  • كل نظرات : 0
  • امروز : سه شنبه 16 اردیبهشت 1404

اطلاعات کاربری

عضو شويد
فراموشی رمز عبور؟



عضویت سریع
نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد

آرشیو

آخرین عناوین

محمدرضا ورزی، کارگردان تلویزیون در خصوص پروژه تاریخی «معمای شاه» گفت: «معمای شاه» جمعه 15 آبان از آنتن شبکه یک سیما پخش می‌شود، در این پروژه 150 نفر از فعالان عرصه سینما و تلویزیون در پشت دوربین و 600 بازیگر که 80 نفر از آن‌ها نقش‌های اصلی پروژه هستند، حضور دارند. ورزی در ادامه در مورد ساعت کاری عوامل جلو و پشت دوربین تصریح کرد: ساخت پروژه سنگین «معمای شاه» بسیار طاقت‌فرسا بود و ساعت‌های مشخصی برای ضبط سریال نداشتیم و گروه به شکل نفس‌گیری فعالیت و بازی می‌کردند. این کار که سه سال و نیم از تصویربرداری آن می‌گذرد با سختی‌های بسیاری چون سرما و گرمای هوا، تکرار سکانس‌ها و کلیه شرایط سخت تاریخی که محوریت و از ارکان اصلی کار بود، دست و پنجه نرم کرد که اگر عشق بین تمامی عوامل وجود نداشت، بی‌شک به نتیجه نمی‌رسید. وی افزود: «معمای شاه» ویترین گیرایی دارد و بازیگران شاخصی در آن حضور دارند، من به همراه عوامل تمام سعی و تلاشمان را کردیم تا تاریخ معاصر پهلوی را به تصویر بکشیم. وی در مورد تحقیق، پژوهش و نویسندگی این اثر عنوان کرد: تحقیقات «معمای شاه» زیر نظر دکتر موسی حقانی از مورخین خوب کشورمان و دوستان دیگری که اسناد و کتب تاریخی را رصد می‌کردند، انجام شد تا در نهایت سناریو کار شکل گرفت اما این سناریو نُه بار در حین کار بازنویسی شد و شخصیت‌هایی چون آیت الله طالقانی که از شخصیت‌های مبارز قبل از انقلاب بود، به مجموعه اضافه شد. کارگردان «تبریز در مه» در خصوص آثار تاریخی و علاقه‌اش به این ژانر گفت: پرداختن به آثار تاریخی بسیار لذت‌بخش است، به خصوص دوران پهلوی که علاوه بر وجود نقاط مبهم، جای کار بسیار خوبی برای پردازش داشت، به همین خاطر شروع به ساخت «معمای شاه» کردم. وی در ادامه و در پاسخ به این سوال که با توجه به شخصیت‌های این اثر که به نوعی باید شبیه‌سازی می‌شد تا کار قابلیت اجرایی داشته باشد و شما بازیگران این مجموعه را چگونه انتخاب کردید؟، اظهار داشت: تمام شخصیت‌ها در حین نگارش در ذهنم ترسیم می‌شد و با گریم بسیار عالی شهرام خلج تمام بازیگران به شخصیت‌های تاریخی پهلوی تبدیل شدند، به گونه‌ای که مخاطب به خوبی با شخصیت‌ها همزادپنداری خواهد کرد. وی در ادامه در مورد انتخاب شخصیت محمدرضا شاه بیان کرد: حسین نورعلی چند سکانس در «عمارت فرنگی» بازی کرد و از همان جا این بازیگر را برای شخصیت این مجموعه انتخاب کردم و در این کار از سال 1317 تا 1344 را بازی می‌کند و ادامه نقش را که مربوط به 46 سالگی محمدرضا می‌شود را امیر مهدی‌کیا ایفای نقش می‌کند. ورزی در مورد دراماتیزه کردن این مجموعه تلویزیونی افزود: «معمای شاه» به روایت اسناد نوشته شده و سال به سال جلو می‌رود و چون کار نمایشی با کتاب متفاوت است، باید آن را به زبان دراماتیزه به تصویر می‌کشیدیم تا مخاطب به خوبی با کار ارتباط برقرار کند، تمامی این اثر برگرفته از اسناد روایت شده خود رژیم گذشته است و ما از 5600 نسخه به مهم‌ترین اتفاقات آن زمان اشاره کردیم اما این برهه از زمان به دلیل فراز و فرودهای بسیارش قابلیت پردازش‌های زیادی دارد که دیگر فیلمسازان می‌توانند آثار چشمگیری را تولید کنند. وی افزود: متأسفانه ما برای پرداختن به این دوره تنها به ایام دهه فجر بسنده می‌کنیم، با وجود این که فیلمسازان و مستندسازان می‌توانند در طی سال آثار بسیار خوبی را در خصوص انقلاب به تصویر بکشند. وی در پایان خاطرنشان کرد: «معمای شاه» دارای 3 فاز بود که بیشتر سکانس‌های آن فیلمبرداری شده و تنها 25 درصد آن باقی مانده است که آن هم به زودی به پایان می‌رسد، امیدوارم که مردم کشورم با دیدن این اثر به خوبی بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند،‌ به خصوص جوانان نسل چهارم که آن زمان را درک نکرده‌اند. حرف پایانی: تمام تلاشم را کردم تا کار با کمترین اشکال ساخته شود و مردم متوجه زحمات کلیه عوامل پروژه در این چند سال شوند.


لینک منبع و پست :این سریال با استفاده از اسناد ساواک ساخته شد
http://www.paytakhtpress.ir/fa/doc/news/44651/این-سریال-استفاده-اسناد-ساواک-ساخته

به گزارش سرویس کشکول جام نیـوز، محسن اسماعیلی رئیس دانشکده حقوق دانشگاه امام صادق(ع) در ادامه جلسات شرح نهج‌البلاغه در مسجد هفتاد و دوتن مجموعه فرهنگی شهدای انقلاب اسلامی،  به بیان نکاتی درباره نامه 69 نهج‌البلاغه پرداخت. مشروح این سخنرانی را در ادامه می‌خوانیم:

بحث ما درباره این قسمت از نامه 69 بود که در برابر نعمت‌های الهی چه تکلیفی داریم؟ اشاره شد که واکنش انسان‌ها در برابر فرصت‌هایی که خداوند در اختیار آنان می‌گذارد، خارج از سه حالت زیر نیست:

1- اغتنام فرصت و استفاده از نعمت در راهی که مورد رضایت منعم است و برای همان منظور هم إنعام کرده است.

2- اهمال فرصت و بی‌بهره ماندن از نعمت؛ یعنی با معطل و بیهوده نگهداشتن نعمت، نه استفاده صحیح از آن ‌کند، و نه استفاده ناصحیح.

3- تبدیل فرصت به تهدید و به کار بردن نعمت در راهی که موجب خشم منعم می‌شود.

انواع واکنش انسان در برابر نعمت‌ها

برای مثال، اگر پروردگار متعال با اعطای مال به کسی، او را از نعمت ثروت و مکنت برخوردار ساخت، شخص مزبور ممکن است یکی از این سه واکنش را از خود نشان دهد: اول آنکه از آن مال برای رفع نیازهای خود و بستگان استفاده کند و از آنچه زیاد می‌آید در راه خدا انفاق نماید. احتمال دوم آن است که این اموال را جمع‌آوری کند و از انباشته شدن آنها بر روی یکدیگر دلخوش گردد؛ بدون آنکه نیازهای خود را برطرف یا از آن انفاقی نماید. در حالی که دارا است؛ مانند نادارها و فقیران روزگار بگذراند. و بالاخره، احتمال سوم هم آن است که - العیاذ بالله- از اموالی که خدا به او عنایت فرموده است در راه معصیت و گناه بهره ببرد.

آنچه از انسان مؤمن خواسته‌اند، و در نخستین جمله از این قسمت از نامه شصت و نهم هم بر آن تأکید شده است، همانا گزینه اول است؛ یعنی نهایت بهره‌برداری صحیح از نعمت در همان راهی که نعمت را برای آن اعطاء فرموده‌اند. برای مثال، مال را می‌دهند تا چرخ زندگی بچرخد و رنج فقر از چهره افراد زدوده شود. صرف مال در چنین هدفی همان «استصلاح نعمت» است که با این جمله، ما را به آن دستور دادند: «وَاسْتَصْلِحْ کُلَّ نِعْمَة أَنْعَمَهَا اللهُ عَلَیْکَ». اینک توصیه دوم امام سلام‌الله علیه آن است که: «وَلاَ تُضَیِّعَنَّ نِعْمَةً مِنْ نِعَمِ اللهِ عِنْدَکَ»؛ هیچ نعمتى از نعمت‌هاى خداوند را که نزد تو است، ضایع نکن.

«ضایع کردن» یک چیز؛ یعنی خراب کردن و فاسد کردن آن؛ همانگونه که ضایع شدن یک چیز یعنی از بین رفتن، نابودی و تلف آن، و اینکه بی مصرف بماند. هر چیز هدفی دارد، و اگر به آن هدف نرسد، ضایع شده است. ضایع شدن یعنی به هدف نرسیدن یک چیز که از بی مصرف ماندن آن شروع می شود، و تا مصرف شدن در مسیر خلاف آن هدف ادامه می یابد که البته بدتر از اوّلی است.

معنای تضییع نعمت نماز

قرآن کریم در باره امت برخی از انبیای پیشین می فرماید: «فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضاعُوا الصَّلاةَ وَ اتَّبَعُوا الشَّهَواتِ»؛ بعد از آنها نسل ناشایسته‌اى روى کار آمدند که نماز را ضایع کردند، و از شهوات پیروى نمودند. درباره معنای تضییع صلاة از جانب آن قوم، بحث‌های زیادی از سوی مفسران مطرح شده است. برخی آن را به معنای ترک نماز دانسته اند و برخی هم به معنای تأخیر در ادای آن. در هر دو صورت نماز ضایع شده است؛ زیرا در هر دو صورت، هدف اصلی آن که دوری از بدی ها و معراج مومن است، حاصل نمی‌شود. علامه طباطبایی در تفسیر این آیه شریفه نوشته‌اند: مراد از ضایع کردن نماز، فاسد کردن آن است، به این صورت که در آن سهل‌انگارى و بى‌اعتنایى کنند و در نتیجه کار به جایى برسد که آن را بازیچه قرار دهند و در آن دخل و تصرف نمایند و سرانجام بعد از قبول به کلى آن را ترک کنند و ضایعش نمایند. بنابراین، اضاعه و تضییع نعمت شامل هر دو نوع تباه و نابود کردن آن می‌شود؛ هم معطل و بی‌مصرف نهادن و هم سوء استفاده و بدمصرف کردن.

معنای تضییع نعمت مال

برای مثال، قرآن درباره نگهداری مال و بی مصرف نهادن آن می فرماید: «وَالَّذِینَ یَکْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا یُنْفِقُونَهَا فِی سَبِیلِ اللَّـهِ، فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِیمٍ»؛ ای رسول ما! کسانی را که طلا و نقره را انباشته می‌کنند، و ذخیره و پنهان می‌سازند، و در راه خدا انفاق نمی‌کنند، به مجازات دردناکی بشارت ده! دقت کنید که طبق این آیه شریفه، همین که مال را ذخیره می‌کنند، مایه عذاب آنها است؛ چه رسد به اینکه بخواهند در راه باطل و ضد خدا مصرف نمایند.

نمونه بارز این گونه ثروتمندان قارون است که قرآن درباره او می فرماید که او از قوم موسی بود، اما بر آنان ستم کرد؛ ما آنقدر از گنج‌ها به او داده بودیم که حمل کلیدهای آن برای یک گروه زورمند هم مشکل بود! قارون به جای استفاده صحیح از نعمت ثروت، سرمست از آن شد و بر خلق خدا ستم کرد. انسان های فهمیده قومش به او گفتند:این همه شادی مغرورانه مکن، که خداوند شادی‌کنندگان مغرور را دوست نمی‌دارد!

«وَابْتَغِ فِیمَا آتَاکَ اللَّـهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَلَا تَنْسَ نَصِیبَکَ مِنَ الدُّنْیَا وَأَحْسِنْ کَمَا أَحْسَنَ اللَّـهُ إِلَیْکَ وَلَا تَبْغِ الْفَسَادَ فِی الْأَرْضِ إِنَّ اللَّـهَ لَا یُحِبُّ الْمُفْسِدِینَ»؛ و در آنچه خدا به تو داده، سرای آخرت را بطلب؛ و بهره‌ات را از دنیا فراموش مکن؛ و همان‌گونه که خدا به تو نیکی کرده نیکی کن؛ و هرگز در زمین در جستجوی فساد مباش، که خدا مفسدان را دوست ندارد!

دانایان امت او را نصیحت کردند که از این نعمت برای دنیای خودت و احسان به دیگران استفاده کن. اما جواب او چه بود؟ او مست شده بود و نمی‌فهمید و می‌گفت: این ثروت را بوسیله دانشی که نزد من است به دست آورده‌ام! پاسخ قرآن این است که آیا او نمی‌دانست که خداوند اقوامی را پیش از او هلاک کرد که نیرومندتر و ثروتمندتر از او بودند!؟ و هنگامی که عذاب الهی فرا رسد، مجرمان از گناهانشان سؤال نمی‌شوند.

او با تمام زینت خود در برابر قومش ظاهر می شد، و آنها که خواهان زندگی دنیا و ظاهربین بودند، می گفتند:ای کاش همانند آنچه به قارون داده شده است، ما نیز داشتیم! به راستی که او بهره عظیمی دارد! اما، کسانی که علم و دانش به آنها داده شده بود، گفتند: وای بر شما ثواب الهی برای کسانی که ایمان آورده‌اند و عمل صالح انجام می‌دهند بهتر است، اما جز صابران آن حقیقت را دریافت نمی‌کنند.

قارون بیدار نشد، و به سرنوشت همه کسانی دچار شد که از نعمت سوء استفاده کردند، «فَخَسَفْنَا بِهِ وَبِدَارِهِ الْأَرْضَ فَمَا کَانَ لَهُ مِنْ فِئَةٍ یَنْصُرُونَهُ مِنْ دُونِ اللَّـهِ وَمَا کَانَ مِنَ الْمُنْتَصِرِینَ»؛ سپس ما، او و خانه‌اش را در زمین فرو بردیم، و کسی هم نداشت که او را در برابر عذاب الهی یاری کند، و خود نیز نمی‌توانست خویشتن را یاری دهد. و آنها که تا دیروز آرزو می‌کردند بجای او باشند، هنگامی که این صحنه را دیدند، گفتند: وای بر ما! گویی خدا روزی را بر هر کس از بندگانش بخواهد گسترش می‌دهد یا تنگ می‌گیرد! اگر خدا بر ما منت ننهاده بود، ما را نیز به قعر زمین فرو می برد! ای وای گویی کافران هرگز رستگار نمی‌شوند!

نهی از تضییع نعمت در نهج‌البلاغه

به این ترتیب، معنای دومین توصیه مولی الموحدین علیه السلام، این می شود که نه از نعمت‌ها سوءاستفاده کنید، و نه آنها را بی مصرف و بیهوده نگهدارید: «وَلاَ تُضَیِّعَنَّ نِعْمَةً مِنْ نِعَمِ اللهِ عِنْدَکَ». این یک دستور کلی است. اما در جای جای نهج‌البلاغه و بطور خاص، بر اجتناب از تضییع برخی نعمت‌های معنوی و مادی تأکید شده است که به برخی از مهم ترین آنها اشاره می کنیم.

چنانکه در قرآن هم دیدیم، مال از نعمت‌های و فرصت‌هایی است که خدا در اختیار ما می‌نهد تا با بهره برداری صحیح و مشروع از آن، نیاز های خود و خانواده خود را برطرف کنیم. نیازهایی مانند پوشاک، خوراک، مسکن، خودرو، سفرهای زیارتی و سیاحتی. انفاق هم از جمله مصرف‌های صحیح از مال است.

پس مال برای نگهداشتن و باقی نهادن نیست! اگر چنین کردیم، از نعمت خدا استفاده نکرده ایم. مشکل بخیل همین است که از این نعمت استفاده نمی‌کند؛ نه اینکه بد استفاده می‌کند. او این نعمت خدا را تضییع کرده است و کارش جای تعجب دارد. علی علیه السلام فرموده اند: «عَجِبْتُ لِلْبَخِیلِ الَّذِی اسْتَعْجَلَ الْفَقْرَ الَّذِی مِنْهُ هَرَبَ وَ فَاتَهُ الْغِنَى الَّذِی إِیَّاهُ طَلَبَ یَعِیشُ فِی الدُّنْیَا عَیْشَ الْفُقَرَاءِ وَ یُحَاسَبُ فِی الْآخِرَةِ حِسَابَ الْأَغْنِیَاءِ»؛ از بخیل در شگفتم که به سوى فقر مى‌شتابد، با اینکه از آن گریزان است و توانگرى را که همواره در طلب آن است، از دست مى‌دهد. در دنیا مانند فقراء زندگى مى‌کند و در آخرت مانند توانگران حساب پس مى‌دهد.

در حکمت 416 نهج‌البلاغه هم می فرماید: «یا بُنَىَّ، لاَ تُخَلِّفَنَّ وَرَاءَکَ شَیْئا مِنَ الدُّنْیَا»، اى فرزندم! برای بعد از خود مالى برجاى مگذار. چرا؟ «فَإِنَّکَ تُخَلِّفُهُ لِأَحَدِ رَجُلَیْنِ»؛ زیرا آنچه مى‌نهى براى یکى از این دو خواهد بود، «إِمَّا رَجُلٌ عَمِلَ فِیهِ بِطَاعَةِ اللَّهِ فَسَعِدَ بِمَا شَقِیتَ بِهِ»؛ یا کسى که آن مال را در طاعت خدا به کار مى‌برد، پس ‌ او به چیزى که سبب بدبختى تو شده، نیکبخت مى‌شود. «وَ إِمَّا رَجُلٌ عَمِلَ فِیهِ بِمَعْصِیَةِ، اللَّهِ، فَشَقِیَ بِمَا جَمَعْتَ لَهُ فَکُنْتَ عَوْنا لَهُ عَلَى مَعْصِیَتِهِ»؛ یا کسى است که آن مال را در معصیت خدا صرف مى کند، پس به آنچه تو برایش نهاده اى، بدبخت شود و تو او را در معصیت یار باشى. «وَ لَیْسَ أحَدُ هَذَیْنِ حَقِیقا أنْ تُؤْثِرَهُ عَلَى نَفْسِکَ»؛ و این دو هیچیک شایسته آن نیستند که او را بر خود ترجیح دهی.

در خطبه‌ای هم که پیش از این مطرح شد، امام علیه‌السلام کمک نکردن به فقیران، و ندادن حقوق الهی از اموال را مصداق کفران نعمت و تبدیل آن به نقمت معرفی فرمودند، چه رسد به کمک مالی به ستمگران و استفاده از مال در راه حرام را!!

در مذمت مردم زمان خود فرمود: به هر سو که مى‌خواهى نگاه کن! آیا جز فقیرى که با فقر دست به گریبان است، یا ثروتمندى که نعمت خدا را کفران کرده است می‌بینی!؟ «أَوْ بَخِیلاً اتَّخَذَ الْبُخْلَ بِحَقِّ اللهِ وَفْراً»؛ یا بخیلى که بخل را در اداى حقوق الهى سبب فزونى ثروت شمرده است. البته بعد از آن هم داشت که: «أَوْ مُتَمَرِّداً کَأَنَّ بِأذُنِهِ عَنْ سَمْعِ الْمَوَاعِظِ وَقْراً»؛ گردن کشی هم که از نعمت گوش برای شنیدن موعظه استفاده نمی کند، این نعمت را تباه ساخته است. چه رسد به اینکه از گوش برای شنیدن سخنان زشت و حرام بهره بگیرد!

فارس

206


لینک منبع و پست :علامت فاسد کردن نماز چیست؟
http://www.jamnews.ir/detail/News/591816
محسن مهدوی نژاد مدیر کل دفتر دارو، درمان و آزمایشگاه های سازمان دامپزشکی کشور گفت: پیش از این بخشنامه ای مبنی بر عدم نیاز به اخذ مجوز بهداشتی از طریق دفتر مقررات صادرات و واردات سازمان توسعه تجارت برای واردات این اقلام صادر شده بود.مدیر کل دفتر دارو، درمان و آزمایشگاه های سازمان دامپزشکی کشور ادامه داد: رییس سازمان دامپزشکی در نامه هایی مکرر اعلام کرد که این کالاها برای مصرف مرتبط با امور دام و دامپزشکی است و نیاز به بررسی های علمی و اخذ گواهی های سازمان دامپزشکی کشور دارند و در زمان ترخیص نیز آزمایش های لازم توسط این سازمان باید انجام شود و در صورت انطباق آنها با مراجع و استانداردهای علمی اجازه مصرف برای آنها صادر گردد.مهدوی نژاد در پايان با اشاره به اینکه اجازه ورود، ترخیص و یا مصرف این اقلام در خوراک دام و طیور بدون اخذ مجوزهای بهداشتی سازمان دامپزشکی خلاف قانون و مقررات جاری کشور است، گفت: در این راستا پیگیری و مکاتبات لازم به منظور لغو بخشنامه صورت گرفت که به دنبال این پیگیری ها، مدیر کل دفتر مقررات صادرات و واردات سازمان توسعه تجارت ایران در شهریورماه امسال بخشنامه ای خطاب به گمرک جمهوری اسلامی ایران صادر کرد که بر اساس آن، کالاهای متیونین، ال لیزین و سایر اسیدهای آمینه برای مصرف مرتبط با امور دام و دامپزشکی نیاز به بررسی های علمی و اخذ گواهی های سازمان دامپزشکی کشور دارند و در زمان ترخیص نیز آزمایش های لازم توسط آن سازمان باید انجام پذیرد.


لینک منبع و پست :اخذ مجوز بهداشتی در ترخیص داروهای وارداتی الزامی شد
http://www.saat24.com/fa/doc/news/105007/اخذ-مجوز-بهداشتی-ترخیص-داروهای-وارداتی-الزامی
 به گزارش پایتخت ،آیت‌الله مکارم شیرازی به پرسشی درباره جریان خواستگاری یزید از دختر حضرت زینب(س) پاسخ گفتند.   پرسش: جریان خواستگاری معاویه از ام کلثوم دختر حضرت زینب(سلام الله علیها) برای یزید چیست؟   پاسخ اجمالی: معاویه از مروان خواست دختر حضرت زینب(س) را برای پسرش یزید خواستگاری کند. همسر حضرت اعلام کرد که اختیار دختر به دست دایی‌اش امام حسین(ع) است. مروان نیز این خواستگاری را به عنوان آشتی میان بنی هاشم و بنی امیه به اطلاع امام حسین رساند و با تمجیدهای چاپلوسانه از یزید، و… بنی هاشم را به خاطر چنین خواستگاری سزاوار خشنودی از پیشنهاد معاویه دانست. امام حسین در پاسخ سخنان مروان، دشمنی بنی هاشم با بنی امیه را به خاطر مصالح الهی و غیرقابل آشتی با مصالح دنیوی دانست و … .   پاسخ تفصیلی: مرحوم بحرانى در کتاب «عوالم» چنین نقل مى کند: معاویه به مروان ـ که استاندار حجاز بود ـ نامه اى نوشت و از وى خواست «امّ کلثوم» دختر «عبدالله بن جعفر» را براى فرزندش یزید خواستگارى کند. مروان به سراغ عبدالله بن جعفر رفت و جریان خواستگارى را با او در میان گذاشت.   عبدالله گفت: اختیار «امّ کلثوم» به دست من نیست؛ بلکه به دست آقاى ما حسین(علیه السلام) است که دایى این دختر است.   موضوع را به اطلاع امام حسین(علیه السلام) رساندند؛ فرمود: «از خداوند طلب خیر مى کنم؛ خدایا این دختر را به آنچه مایه خشنودیت از آل محمّد است موفّق بدار!»   (روز موعود فرا رسید) و مردم در مسجد رسول خدا(صلى الله علیه وآله) اجتماع کردند، مروان نیز آمد و کنار امام حسین(علیه السلام) نشست و گفت: امیر مؤمنان! (اشاره به معاویه است!) به من فرمان داده است که «امّ کلثوم» را براى «یزید» خواستگارى کنم و مهریه او را مطابق خواسته پدرش قرار دهم، به هر مقدار که باشد! همراه با آشتى میان دو قبیله (بنى هاشم و بنى امیّه) و نیز اداى دیون پدرش.   سپس خطاب به امام حسین(علیه السلام) گفت: بدان! کسانى که به خاطر وصلت شما با یزید به حال شما غبطه مى خورند، بیشترند از کسانى که به یزید به سبب وصلتش با شما غبطه بخورند. (آنگاه گفت:) مایه شگفتى است که چگونه یزید براى کسى مهریه قرار مى دهد و حال آن که وى در شأن و منزلت همتایى ندارد و مردم با توسّل به روى او طلب باران مى کنند. اى اباعبدالله! سخنم را با نظر مثبت پاسخ بگو!   امام حسین(علیه السلام) فرمود: «اَلْحَمْدُلِلّهِ الَّذى اِخْتارَنا لِنَفْسِهِ، وَارْتَضانا لِدِینِهِ وَاصْطَفانا عَلى خَلْقِهِ، وَ اَنْزَلَ عَلَیْنا کِتابَهُ وَ وَحْیَهُ، وَ ایْمُ اللّهِ لا یَنْقُصُنا اَحَدٌ مِنْ حَقِّنا شَیْئاً إِلاَّ انْتَقَصَهُ مِنْ حَقِّهِ، فى عاجِلِ دُنْیاهُ وَ آخِرَتِهِ، وَ لا یَکُونُ عَلَیْنا دَوْلَهٌ اِلاّ کانَتْ لَنَا الْعاقِبَهُ وَ لَنَعْلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعْدَ حِین. یا مَرْوانُ قَدْ قُلْتَ فَسَمِعْنا. اَمّا قَوْلُکَ: مَهْرُها حُکْمُ أَبِیها بالِغاً مابَلَغَ، فَلَعَمْری لَوْ اَرَدْنا ذلِکَ ما عَدَوْنا سُنَّهَ رَسُولِ اللّهِ فی بَناتِهِ وَ نِسائِهِ وَ اَهْلِ بَیْتِهِ وَ هُوَ ثِنْتا عَشَرَهَ أُوقِیَهً، یَکُونُ اَرْبَعَمِأَه وَ ثَمانِینَ دِرْهَماً.   وَ أَمّا قَوْلُکَ: مَعَ قَضاءِ دَیْنِ اَبیها، فَمَتى کُنَّ نِسائُنا یَقْضِینَ عَنّا دُیُونَنا؟ وَ اَمّا صُلْحُ ما بَیْنَ هذَیْنِ الْحَیَّیْنِ، فَإِنّا قَوْمٌ عادَیْناکُمْ فِى اللّهِ، وَ لَمْ نَکُنْ نُصالِحُکُمْ لِلدُّنْیا، فَلَعَمْرِی فَلَقَدْ اَعْیىَ النَّسَبُ فَکَیْفَ السَّبَبُ.   وَ أَمّا قَوْلُکَ: اَلْعَجَبُ لِیَزیدَ کَیْفَ یَسْتَمْهِرُ؟ فَقَدِ اسْتَمْهَرَ مَنْ هُوَ خَیْرٌ مِنْ یَزیدَ، وَ مِنْ أَبِ یَزیدَ وَ مِنْ جَدِّ یَزیدَ.   وَ أَمّا قَوْلُکَ: اِنَّ یَزیدَ کُفْوُ مَنْ لا کُفْوَ لَهُ، فَمَنْ کانَ کُفْوُهُ قَبْلَ الْیَوْمِ فَهُوَ کُفْوُهُ الْیَوْمَ ما زادَتْهُ اِمارَتُهُ فی الْکَفاءَهِ شَیْئاً.   وَ أَمّا قَوْلُکَ: بِوَجْهِهِ یُسْتَسْقَى الْغَمامُ، فَاِنَّما کانَ ذلِکَ بِوَجْهِ رَسُولِ اللّهِ(صلى الله علیه وآله).   وَ أَمّا قَوْلُکَ: مَنْ یَغْبِطُنا بِهِ أَکْثَرُ مِمَّنْ یَغْبِطُهُ بِنا، فَاِنَّما، یَغْبِطُنا بِهِ أَهْلُ الْجَهْلِ، وَ یَغْبِطُهُ بِنا أَهْلُ الْعَقْلِ.   فَأشْهِدُوا جَمیعاً اِنّى قَدْ زَوَّجْتُ اُمَّ کُلْثُومَ بِنْتَ عَبْدِاللّهِ بْنِ جَعْفَر مِنْ اِبْنِ عَمِّهَا الْقاسِمِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ جَعْفَر، عَلى اَرْبَعَمِائَه وَ ثَمانِینَ دِرْهَماً، وَ قَدْ نَحَلْتُها ضَیْعَتى بِالْمَدِینَهِ» أو قال «أرْضى بِالْعَقِیقِ، وَ إِنَّ غَلَّتَها فِى السَّنَهِ ثَمانِیَهُ آلافِ دینار، فَفیها لَهُما غِنًى اِنْ شاءَ اللّهُ»؛ (ستایش مخصوص خداوندى است که ما را براى خویش اختیار نمود و براى دینش انتخاب کرد و ما را بر خلقش برگزید و کتاب و وحى خود را بر [خاندان] ما نازل فرمود. به خدا سوگند! هر کس حقّى از ما را کم بگذارد، خداوند در دنیا و آخرت حقّش را کم خواهد گذاشت و هر کس بر ما ـ براى مدّتى ـ سلطه یابد، باید بداند که عاقبت کار، از آنِ ما خواهد بود و این مطلب را به زودى خواهید دانست.   سپس فرمود: اى مروان! تو سخن گفتى و ما شنیدیم [و اکنون ما مى گوییم و تو بشنو:].   امّا این که گفتى مهریّه این دختر، مطابق خواسته پدرش ـ هر چند زیاد باشد ـ خواهد بود، به جانم سوگند! ما هرگز از سنّت رسول خدا در مهریّه دختران، همسران و اهل بیتش تجاوز نخواهیم کرد. که [مهر السنّه است] همان دوازده «اوقیه» [واحدى است در وزن] که برابر با ۴۸۰ درهم است.   و امّا این که گفتى: دیون پدرش را نیز ادا خواهیم نمود؛ [اى مروان!] از چه زمانى زنان ما دیون ما را ادا مى کردند [که امروز چنین شود؟!].   و امّا در مورد مسأله صلح میان این دو قبیله، باید بگویم که ما با شما در راه خدا و براى خدا دشمنى کرده ایم و لذا حاضر نیستیم به خاطر دنیا با شما مصالحه کنیم!   به جانم سوگند! [براى سازش با شما] از قرابت نسبى [بنى هاشم با بنى امیّه] کارى ساخته نیست، تا چه برسد به قرابت سببى [پیوند زناشویى].   و امّا آن سخنت که گفته اى: تعجّب مى کنم چگونه یزید مهریّه قرار مى دهد، پاسخ آن این است که کسى که از یزید و پدر و جدّش بهتر است، مهریّه قرار مى داد [چه برسد به یزید!].   و امّا پاسخ این سخنت که گفتى: یزید کفو و همتایى ندارد این است که آن کس که قبل از امروز کفوّ او بوده، همین امروز نیز کفو اوست بدون آن که فرمانروایى وى چیزى بر شأن او بیفزاید.   و امّا آن سخنت که درباره یزید گفته اى با توسّل به روى وى طلب باران مى شود، این تنها به برکت چهره رسول خدا بوده است[نه یزید].   و امّا این که گفته اى: کسانى که به خاطر وصلت با یزید، به حال ما غبطه مى خورند، بیشتر از کسانى هستند که به حال یزید به جهت وصلتش با ما غبطه خواهند خورد؛ پاسخش آن است که فقط نادانان به خاطر وصلت ما با یزید، به حال ما غبطه مى خورند، ولى عاقلان و خردمندان، به حال یزید به سبب وصلتش با ما غبطه خواهند خورد.   [سرانجام امام(علیه السلام) پس از سخنانى فرمود:] «همگى شاهد باشید که من «امّ کلثوم» دختر «عبدالله بن جعفر» را به ازدواج پسر عمویش «قاسم بن محمّد بن جعفر» درآوردم! و مهریّه اش را ۴۸۰ درهم قرار دادم و زمین حاصلخیزم را در مدینه نیز به این دختر بخشیدم». ـ یا این که فرمود: ـ «مزرعه ام را در سرزمین عقیق به وى بخشیدم که درآمد آن سالانه ۸ هزار دینار است و همین مزرعه براى زندگى این دو کافى است، ان شاء الله!).(۱)   این سخنان تیرى بود که بر قلب ناپاک یزید خصوصاً، و بنى امیّه عموماً، نشست و نقشه‌اى را که براى فریب مردم، از طریق نزدیکى به بنى هاشم، کشیده بودند نقش بر آب کرد.   بنى امیّه افراد منفور و آلوده اى بودند که مى خواستند از طریق انتساب به بنى هاشم در میان مردم کسب آبرویى کنند و پایه هاى قدرت شیطانى خود را از این طریق تقویت نمایند؛ یک نمونه آن جریان خواستگارى امّ کلثوم ـ دختر عبدالله بن جعفر ـ بود.   ولى امام حسین(علیه السلام) به موقع اقدام فرمود و تیر آنها به سنگ خورد، و ساحت مقدّس بنى هاشم با انتساب به بنى امیّه آلوده نشد.(۲)   پی نوشت‌ها:   (۱). العوالم، ج ۱۷، ص ۸۷، ح ۲؛ مناقب ابن شهر آشوب، ج ۴، ص ۴۴-۴۵ (با مختصر تفاوت) و بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۲۰۷-۲۰۸، ح ۴.   (۲). گرد آوری از کتاب: عاشورا ریشه ‏ها، انگیزه‏ ها، رویدادها، پیامدها، سعید داودی و مهدی رستم نژاد،(زیر نظر آیت الله العظمى ناصر مکارم شیرازى)، امام على بن ابى طالب علیه السلام‏، قم‏، ۱۳۸۸ ه. ش‏، ص ۲۷۲.  


لینک منبع و پست :خواستگاری یزید از دختر حضرت زینب(س)به کجا انجامید؟
http://www.paytakhtpress.ir/fa/doc/news/43647/خواستگاری-یزید-دختر-حضرت-زینب-س-کجا-انجامید
تصویرسازی های مینا باقری در رول کاغذی با تکنیک خودکار به نمایش درآمده است


]]>


لینک منبع و پست :30 متر زندگی زنـانه
http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=302659

 968810

 این سوپ برای افرادی است که از کالری زیاد فراری هستند و به خورن غذاهای کم کالری علاقه دارند طرز تهیه سوپی پاییزی و لذیذ و بسیار مغذی را در این مطلب برایتان آموزش داده ایم

سوپ یکی از بهترین گزینه‌ها برای یک شام سبک پاییزی است. این بار با کرفس و هویچ یک سوپ سبک پاییزی درست کنید.

 مواد به کار رفته شدن در این سوپ بسیار کم کالری بوده و به همین دلیل یک شام کم کالری است.

مواد لازم برای سوپ کرفس و هویج:

روغن دو قاشق غذاخوری

کدو حلوایی نصف کدو به صورت مکعبی شده

هویج یک عدد تکه تکه شده

کرفس دو شاخه خرد شده

پیاز یک عدد خرد شده

سیب زمینی یک عدد خرد شده

سیر 4 حبه کاملا ریز شده

آب سبزیجات 4 پیمانه

نمک و فلفل سیاه به مقدار لازم

پیازچه دو قاشق غذاخوری خرد شده

سوپ هویج و کرفس

طرز تهیه سوپ کرفس و هویج:

روغن را در قابلمه بریزید.

کدوهای مکعبی شکل، هویج، کرفس، سیب زمینی و پیاز را در روغن حدود 4 دقیقه تفت دهید تا نرم و طلایی رنگ شود.

سیر خرد شده را به مخلوط اضافه کنید و 2 دقیقه دیگر تفت دهید.

آب سبزیجات را روی آن‌ها بریزید.

قابلمه را روی حرارت متوسط قرار دهید و بگذارید جوش بیاید.

سپس حرارت را کم کنید و بگذارید 30 دقیقه آرام آرام بجوشد تا سبزیجات نرم شود.

نمک و فلفل را به محتوای قابلمه اضافه کنید.

در صورت دلخواه با استفاده از یک همزن، مخلوط را به صورت پوره درآورید و آن را در ظرف مخصوص سوپ که قبلا آماده کرده‌اید، بریزید.

روی آن را با کرفس و پیازچه‌های خرد شده تزیین کنید.

روزنامه خراسان


لینک منبع و پست :دستور تهیه سوپ کم کالری لذیذ پاییزی
http://www.hidoctor.ir/108977_------.html/
به گزارش گروه فرهنگی"رویکرد"، حجت‌الاسلام و المسلمین سید حسین مومنی، خطیب و کارشناس مذهبی گفت: با روشنگری‌های مقام معظم رهبری و بیانات ایشان خطاب به مداحان و خطیبان نحوه عزاداری برای اهل‌بیت(ع) دستخوش تحولات جدی شد و سیری به وجود آمد که در نتیجه آن شاهد رواج اشعار و سبک های فاخر و همچنین سخنرانی‌های پرمحتوا و غنی هستیم.وی افزود: سبک‌های مبتذل و به اصطلاح «آن ور آبی» به حداقل رسیده و فقط از سوی برخی افراد که هنوز در وادی جهل هستند، سرمی‌زند و این در حالی است که جریان مداحی کشور از این فضا خارج شده است.این خطیب و کارشناس مذهبی با تاکید بر استقبال شاعران، مداحان و سخنرانان مذهبی از بیانات رهبری گفت: اگرچه تا رسیدن به جامعه آرمانی در زمینه مرثیه و آنچه که مطلوب مقام معظم رهبری است فاصله داریم اما هیچ بخشی از فرمایشات ایشان بر زمین نمانده به طوری که جریان بصیرت افزایی مناسبی بوجود آمده است.وی با اشاره به کلام رهبری مبنی بر اینکه «به اسم روشنفکری از روضه و مقتل‌خوانی غفلت کنیم» اظهار داشت: از تمام طراحان و خطیبانی که در جامعه موثرند تقاضا دارم در روز عاشورا‌ به مقتل‌خوانی بپردازند تا از این طریق جریان مقتل‌خوانی در کشور به راه بیفتد.حجت‌الاسلام و المسلمین سید حسین مومنی در پایان خاطرنشان کرد: در گذشته مقتل‌خوانی به عنوان یک سنت پسندیده رواج داشته و باعث از بین رفتن بسیاری از آسیب‌های عزاداری بوده است.


لینک منبع و پست :مداحان بیشتربه مقتل‌خوانی روی بیاورند
http://rooykard.ir/fa/doc/news/46454/مداحان-بیشتربه-مقتل-خوانی-روی-بیاورند

مراسم ازدواج جالب دختر 80 سانتیمتری

 

دیدن زندگی نرمال بزرگسالانی در قامتی کودکانه که گاهی توانمندی‌هایشان بسیار بیشتر از افراد بلند قد است بسیار لذت بخش است .به گزارش پارس ناز ازدواج زنی با 80 سانتی متر قد با مردی که 100 سانتی متر بلندتر از اوست شاید برای ما عجیب باشد اما در گوشه‌ای از این جهان این ازدواج صورت گرفته است.

مراسم ازدواج جالب دختر 80 سانتیمتری + تصاویر

براساس گزارش رسانه های انگلستان در روز دوازدهم اکتبر، آماندا فایف دختر انگلیسی که به دلیل ابتلا به بیماری “استئوژن ایجپرفکتا ” تنها 80 سانتیمتر قد دارد و نمی تواند خودش بایستد، ازدواج کرد.براساس گزارش رسانه های انگلستان در روز دوازدهم اکتبر، آماندا فایف دختر انگلیسی که به دلیل ابتلا به بیماری “استئوژن ایجپرفکتا ” تنها 80 سانتیمتر قد دارد و نمی تواند خودش بایستد، ازدواج کرد. آماندا همیشه فکر می کرد کسی مایل نیست با او ازدواج کند، اما در نهایت با استیون 1.8 متری ازدواج کرد. آماندا می گوید: وقتی که در کنار استیون هستم، مثل آنکه وارد بهشت شده ام. او به قد من اهمیتی نمی دهد و عاشق من است.

مراسم ازدواج جالب دختر 80 سانتیمتری + تصاویر

مراسم ازدواج جالب دختر 80 سانتیمتری + تصاویر

 

مطالب مرتبط:

 

ازدواج جالب فرماندار 84ساله با دختری 32ساله:عکس

 

ازدواج جالب این زوج سالخورده به سبک داستان های کارتنی

 

ازدواج جالب پیرمرد 112 ساله و دختر 17 ساله!! + عکس

 

 

 


لینک منبع و پست :مراسم ازدواج جالب دختر 80 سانتیمتری + تصاویر
http://www.parsnaz.ir/interesting-wedding-ceremony-daughter-80-cm-images.html
انتشار همزمان نخستین و دومین رمان های اورهان پاموک به فارسی مناسبتی شد برای بازخوانی دیگربار آثار این نویسنده بزرگ ترک.


]]>


لینک منبع و پست : برای تمام خوانندگانم می نویسم
http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=302152

به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری فارس، روزنامه قانون نوشت: اگر چند‌‌‌‌‌‌‌‌ هفته به عقب بازگرد‌‌‌‌‌‌‌‌یم، هاد‌‌‌‌‌‌‌‌ی نوروزی به عنوان پیش قراول ارتش سرخ وارد‌‌‌‌‌‌‌‌ زمین می شد‌‌‌‌‌‌‌‌ و هانی از روی نیمکت یا سکوها بازی پد‌‌‌‌‌‌‌‌ر را تماشا می کرد‌‌‌‌‌‌‌‌ اما عصر چند روز گذشته و د‌‌‌‌‌‌‌‌ر یک بازی فوتبال جای پد‌‌‌‌‌‌‌‌ر و پسر عوض شد‌‌‌‌‌‌‌‌ه بود‌‌‌‌‌‌‌‌، این‌بار پیش قراول کاپیتان های بزرگ سرخابی ها هانی نوروزی بود‌‌‌‌‌‌‌‌ و پد‌‌‌‌‌‌‌‌ر از روی سکوها بازی پسرش را تماشا می کرد‌‌‌‌‌‌‌‌. پد‌‌‌‌‌‌‌‌ری که از د‌‌‌‌‌‌‌‌ید‌‌‌‌‌‌‌‌ن بازی پسرش قند‌‌‌‌‌‌‌‌ د‌‌‌‌‌‌‌‌ر د‌‌‌‌‌‌‌‌لش آب می شد‌‌‌‌‌‌‌‌ و او را با فریاد‌‌‌‌‌‌‌‌هایش راهنمایی می کرد‌‌‌‌‌‌‌‌ که چگونه توپ را د‌‌‌‌‌‌‌‌ر زمین به گرد‌‌‌‌‌‌‌‌ش د‌‌‌‌‌‌‌‌ر آورد‌‌‌‌‌‌‌‌ ولی هرچه بیشتر فریاد‌‌‌‌‌‌‌‌ می زد‌‌‌‌‌‌‌‌ بیشتر به این نتیجه می رسید‌‌‌‌‌‌‌‌ که هیچکس صد‌‌‌‌‌‌‌‌ایش را نمی شنود‌‌‌‌‌‌‌‌ پس د‌‌‌‌‌‌‌‌ر سکوت کامل به د‌‌‌‌‌‌‌‌لبری پسرش روی چمن ورزشگاه خیره شد‌‌‌‌‌‌‌‌ و برایش آرزوی موفقیت کرد‌‌‌‌‌‌‌‌.

مصاحبه اختصاصی خبرنگار ما با هانی نوروزی را د‌‌‌‌‌‌‌‌ر اد‌‌‌‌‌‌‌‌امه می خوانید‌‌‌‌‌‌‌‌:

 خود‌‌‌‌‌‌‌‌تان را معرفی کنید‌‌‌‌‌‌‌‌.

من هانی هستم، هشت سالم است و کلاس د‌‌‌‌‌‌‌‌وم هستم.

 فکر می کرد‌‌‌‌‌‌‌‌ی یک روز به عنوان کاپیتان د‌‌‌‌‌‌‌‌وستان پد‌‌‌‌‌‌‌‌رت وارد‌‌‌‌‌‌‌‌ زمین بشوی؟

نه، چون اصلا سنم به سن آنها نمی خورد‌‌‌‌‌‌‌‌. من هر وقت د‌‌‌‌‌‌‌‌رس ند‌‌‌‌‌‌‌‌اشتم و بیکار بود‌‌‌‌‌‌‌‌م با پد‌‌‌‌‌‌‌‌رم به ورزشگاه می رفتم و بازی آنها را تماشا می کرد‌‌‌‌‌‌‌‌م.

 بازی د‌‌‌‌‌‌‌‌ر حضور تماشاگران را د‌‌‌‌‌‌‌‌وست د‌‌‌‌‌‌‌‌اشتید‌‌‌‌‌‌‌‌؟

بله، خیلی خوب بود‌‌‌‌‌‌‌‌. اولش یک مقد‌‌‌‌‌‌‌‌ار می‌ترسید‌‌‌‌‌‌‌‌م ولی خیلی لذت‌بخش بود‌‌‌‌‌‌‌‌ و تشویق تماشاگران را د‌‌‌‌‌‌‌‌وست د‌‌‌‌‌‌‌‌اشتم. 

 د‌‌‌‌‌‌‌‌ر این بازی چند‌‌‌‌‌‌‌‌ گل زد‌‌‌‌‌‌‌‌ی؟

د‌‌‌‌‌‌‌‌و گل زد‌‌‌‌‌‌‌‌م و شاد‌‌‌‌‌‌‌‌ی گل بابا را انجام د‌‌‌‌‌‌‌‌اد‌‌‌‌‌‌‌‌م و هر د‌‌‌‌‌‌‌‌و تا گلم را به پد‌‌‌‌‌‌‌‌رم هد‌‌‌‌‌‌‌‌یه می کنم. می د‌‌‌‌‌‌‌‌انم او هم از د‌‌‌‌‌‌‌‌ید‌‌‌‌‌‌‌‌ن بازی‌ام خیلی خوشحال شد‌‌‌‌‌‌‌‌.

 پنالتی خوبی هم زد‌‌‌‌‌‌‌‌ی.

همیشه همین‌جوری پنالتی می زنم تا د‌‌‌‌‌‌‌‌روازه بان نتواند‌‌‌‌‌‌‌‌ توپ را د‌‌‌‌‌‌‌‌فع کند‌‌‌‌‌‌‌‌.

 همبازی های پد‌‌‌‌‌‌‌‌رت خوب بازی می کرد‌‌‌‌‌‌‌‌ند‌‌‌‌‌‌‌‌؟

بله، همه آن‌ها خیلی خوب بازی می کرد‌‌‌‌‌‌‌‌ند‌‌‌‌‌‌‌‌ و بازی همه‌شان را د‌‌‌‌‌‌‌‌وست د‌‌‌‌‌‌‌‌ارم.

 زمان زیاد‌‌‌‌‌‌‌‌ی هم بازی کرد‌‌‌‌‌‌‌‌ی، خسته نشد‌‌‌‌‌‌‌‌ی؟

نه، اصلا متوجه نمی شد‌‌‌‌‌‌‌‌م که زمان د‌‌‌‌‌‌‌‌ارد‌‌‌‌‌‌‌‌ می گذرد‌‌‌‌‌‌‌‌، بازی با حضور تماشاگران و د‌‌‌‌‌‌‌‌ر کنار د‌‌‌‌‌‌‌‌وستان بابا خیلی لذتبخش بود‌‌‌‌‌‌‌‌ و اصلا احساس خستگی نمی کرد‌‌‌‌‌‌‌‌م. 

 د‌‌‌‌‌‌‌‌وست د‌‌‌‌‌‌‌‌اری یک روز د‌‌‌‌‌‌‌‌ر پرسپولیس بازی کنی؟

الان که خیلی کوچک هستم ولی همه تلاشم را می کنم تا یک روز با شماره 24 د‌‌‌‌‌‌‌‌ر این تیم بازی و جای پد‌‌‌‌‌‌‌‌رم را پر کنم.

 با کد‌‌‌‌‌‌‌‌ام یک از د‌‌‌‌‌‌‌‌وستان پد‌‌‌‌‌‌‌‌رت د‌‌‌‌‌‌‌‌وست هستی؟

با همه د‌‌‌‌‌‌‌‌وستم ولی عمو میثم(بائو)، عمو مهرد‌‌‌‌‌‌‌‌اد‌‌‌‌‌‌‌‌(کفشگری) و عمو محسن(بنگر) را بیشتر می بینم.

 چیزی از این بازی هست که برای ما تعریف کنی؟

اول بازی فکر می کرد‌‌‌‌‌‌‌‌م که شماره 24 روی پیراهنم نوشته نشد‌‌‌‌‌‌‌‌ه و از بقیه می پرسید‌‌‌‌‌‌‌‌م و می گفتند‌‌‌‌‌‌‌‌ که نوشته شد‌‌‌‌‌‌‌‌ه، ولی باز هم فکر می کرد‌‌‌‌‌‌‌‌م نوشته نشد‌‌‌‌‌‌‌‌ه است.

 الان جایی بازی می کنی؟

پیش آقای پیوس تمرین و د‌‌‌‌‌‌‌‌ر تیمش بازی می کنم.

 د‌‌‌‌‌‌‌‌وست د‌‌‌‌‌‌‌‌اری یک روز د‌‌‌‌‌‌‌‌ر ورزشگاه آزاد‌‌‌‌‌‌‌‌ی و برای تیم ملی بازی کنی؟

بله، این یکی از آرزوهایم است که د‌‌‌‌‌‌‌‌ر تیم ملی بازی کنم ولی بابا و مامان می گویند‌‌‌‌‌‌‌‌ اول د‌‌‌‌‌‌‌‌رس بعد‌‌‌‌‌‌‌‌ ورزش.

 

مطلب فوق مربوط به سایر رسانه‌ها می‌باشد و خبرگزاری فارس صرفا آن را بازنشر کرده است.

بازگشت به صفحه نخست گروه فضای مجازی

انتهای پیام/


لینک منبع و پست :همه تلاشم را می‌کنم تا روزی با شماره ۲۴ جای پد‌‌‌‌‌‌‌‌رم را پر کنم
http://www.farsnews.com/13940723000349

صفحات سایت :